« چه زجری میکشد آنکس که انسان است و از احساس سرشار ست. »
پ.ن:و زمزمهء این عبارت در پس واژه های تو!!
« چه زجری میکشد آنکس که انسان است و از احساس سرشار ست. »
پ.ن:و زمزمهء این عبارت در پس واژه های تو!!
جهان برایم دیگر معنایی نداشت و من ، دلیر و مغرور و بی نیاز!
اما نه از دلیری و غرور و استغنا بلکه از : «نداشتن» و «نخواستن» .
زندگی کوچکتر از آن است که مرا برنجاند! و زشت تر از آنکه دلم بر آن بلرزد!..
دکتر علی شریعتی
انا کفیناک المستهزئین
ولقد نعلم انک یضیق صدرک بما یقولون
فسبح بحمد ربک وکن من الساجدین
واعبد ربک حتی یاتیک الیقین
پ.ن: بیدلی در همه احوال...
پ.ن: یه قطره آرزو...
صد درجه زیر کفر است
و ما ...آسمان... آسمان
گرسنه ...
و ...خسته
ای عشق
من با تمامی برفها و بادها و گرگها
شعر سرودهام....
پ.ن: خطر ریزش کوه...
در کلبه ی ما رونق اگر نیست ، صفا نیست، وفا هست!
قل لن یصیبنا الا ما کتب الله لنا
و علی الله فلیتوکل المومنون
پ.ن: دلم برای گلادیاتور پیر می سوزد!
هنوز هم گمان میکند دانش و تجربه جای نشاط جوانی را می گیرد!
هر چه میگذرد تلخی شکست ها برایش بیشتر می شود ،
و به همان اندازه ، راحت تر در آغوششان می گیرد..صمیمی تر!
و تذل من تشا..ء
پ.ن: کم رو ، کم حوصله ، بداخلاق و ..طبل تو خالی!
چیزی که فراوان باشد ارزشش دیده نمی شود!
شبیه قصه های آریوبرزن بچه گی!
و مثل تمام از خود گذشتگی های پنهان...تنها..ا.ا.ا
بر سنگ گور من بنوسید:
یک جنگجو که نجنگید ، اما شکست خورد...
اما شکست خورد
اما شکست خورد ..
روزگاریست که سودای تو در سر دارم...
پ.ن: مگرم سر برود تا برود سودایی!
پ.ن ۲ : یادتون باشه هیچ وقت در کنفرانسی که تو داهات برگزار میشه
مقاله ندید!...چند دهم درصد هم که شده ، احتمال بدهید
تمام اعضای کنگره از نیروهای بومی باشند.
اگر مقاله می دهید هم حتما یه بخش رو اختصاص بدید به
مزایای ریکاوری کود انسانی!
اینطوری احتمال اینکه مقاله تون پوستر بشه کمتره!
آفتاب را از تو دریغ خواهم داشت
تا خرده خرده بشکافی اش، واز آن هزاران ستاره بسازی!
ماه را نیز از تو پنهان خواهم داشت
تا به خاطر کوه نور، دریای مروارید را انکار کنی!
ستاره ها را نشانت نمیدهم
تا بگویی خوشا شب های بی مهتاب!
آسمان را به تو می بخشم
تا ندانی که چه باید کرد...
پ.ن : من از اوون آسمونه آبی می خوام...!
پ.ن: خوشحالی شما! مرا بیشتر شاد می کند!
این آرزوها از ما گذشته است...
منتظرم تو هم انسان شوی و روزی بگویی:خوشا شب های بی مهتاب!