- یکی از تفریحات اخیر اینه که به این دوستم که از نیجریه قدم رنجه فرمودن به اینجا
و در گیرنده های سیاه و سفید به صورت برفک دیده می شن (خدایا توبه!)
یاد دادم میگه :
فروغ بابا !
مربا بده بابا !
- سر کلاس از استاد یه سوالی پرسیدم
استاد فرمودن :
اینی که گفتی سوال بود یا جواب بود؟!
می خواستم جواب بدم که:
قل مراد داره می خنده !
- دیروز (به عبارتی دیشب!) کنسرت شجریان بود اینجا که دوستان رفتن و من
تا آخرین لحظه هرچی زور زدم دیدم حس و حالش نیست!
البته دلایل دیگه ای هم غیر از ارادت نداشتن قلبی مزید علت بود...
بچه ها با حضرت استاد عکس هم گرفته بودن (از اون کارا که عمرا
توی زندگیم مرتکب بشم !)...و بهشون خیلی خوش گذشته بوده! (به سبک تاریخ بیهقی!)
- توی عمرم کمتر پیش اومده یه فیلم رو بتونم کامل ببینم...فکر کنم آخریش
«آژانس شیشه ای» بود...و یادمه سعی کردم -به نام پدر- رو هم کامل ببینم که نشد!
اما اخیرا تصمیم دارم از فیلم های خارجی دیگه اصلا هیچ کدوم رو نگاه نکنم
به نظرم هیچی به آدم اضافه نمیشه ( البته به استثنای بار گناه گاهی!)
و صرفا تفریحه ...که الحمدالل.. اینجا تفریح کم نیست! (به ابتدای نوشته مراجعه کنید!!!)
ایضا به هیج وبلاگ هرزه ای هم دیگه سر نمی زنم! ( با بت هاشون راحتشون میذارم...)