آفرین بر دل نرم تو که از بهر ثواب
کشته ی غمزه ی خود را به نماز آمده ای!...
به نور اعتماد کن که حدیث عاشقی از نور شروع می شود
چشم های عاشقان همیشه نگران است
مگر نگران را خیره معنی نکرده اند؟
باید تحمل داشته باشی...باید بال های فرشتگان
شب که میشود
لطیف و آگاه
صورتت را نوازش کند و فقط نگران باشی!
-----
پ.ن : «عمران» را دوست داشتم...اما همین یک شعر را تنها
از او به یادگار دارم که از روز رفتن هر روز زمزمه اش می کنم!
مادرم روی سرم قرآن گرفت
آیه ها در پیش چشمم جان گرفت
ابرها از چار سو گرد آمدند
رفتم و پشت سرم باران گرفت!