دل آرام



بایگانی

Unknown

دوشنبه, ۴ آذر ۱۳۸۷، ۱۲:۳۰ ق.ظ

دریغ کز شبی چنین ، سپیده سر نمی زند...


پ.ن : وقتی آدم به بدنه ی مدیریتی کشور نگاه کنه
نشونه های انحراف رو به وضوح لمس می کنه.
واسه همینه من قبل از اینکه به عقیده ی سیاسی اهمیت بدم
اخلاق برام مهمه..

امروز عمو پورنگ می گفت :‌ آدمی که تقلب کنه آخرش چی میشه؟
من بی درنگ گفتم : وزیر..وکیل..مظهر بسیج!

فرقی نمیکنه روی پیشانی ات دو خرداد باشد یا سه ی تیر
خروجی ها کم و بیش یکی است.
یکی از بیرون شیشه ی ساختمان های اداری را می شکند
یکی از درون.
یکی جاسوس و تهدید خارجی است
و دیگری تهدید داخلی.
و بقیه بین این دو تا ...

همه جمع میشوند و حلقه درست می کنند برای خودشان.
اسمش را هم می گذارند وظیفه یا تکلیف...
و بعد درست مثل حیوانات به جان هم می افتند
تا «شکم هایشان سیر شود»...

من به تنهایی خودم افتخار می کنم
از اینکه از جناح های مختلف سیاسی
با عقیده های متضاد گاهی
آدم هایی را دوست دارم که
بیش از آنکه سیاسی باشند
از خدا می ترسند که مبادا دروغی بگویند
یا تهمتی بزنند ..
برای همین هم هرگز عضو هیچ
دسته و گروهی نشدم و نمی شوم..

پ.ن : اینها را با افسردگی و ناراحتی عمیق می نویسم
تا بدانی چقدر قبل و بعدش غصه بوده و هست..
خودم را گم کرده ام.
انگار پلاک را از گردنم در آورده ام و جایی میان ازدحام ها
آنجا که هجوم آرزو و حرص است برای زنده ماندن و نه زندگی
گم کرده ام..
دیگر معلوم نیست کی ام...

چقدر دلم می خواهد سینی را مثل مادربزرگ
در دست بگیرم و شاد باشم
 که نان است و ماست.
و زندگی را لبخندی باشم از بی اعتنایی..

۸۷/۰۹/۰۴

نظرات (۱۰)

...آدم خووووبیه...
این پاراگراف آخر ...
چرا مظهر بسیج؟؟؟
مظهر کثیفی و کثافت کاری...مظهر ریا
اگه بسیج این باشه که دیگه بسیج نیست
لطفا هر گونه کثافت کاری و هرگونه تقلب و هر گونه ..
بسیج ننامید...اگرچه ممکن است  اسم بسیج را با خود  یدک بکشند..
منم آزادم، آزاد آزاد از هر گروه و دسته ی...
از من نپرسید :

http://www.farsnews.net/newstext.php?nn=8709021465
مظهر بسیج!زیاد سرخوره شده اید به خدا پناه ببریم.
مشکل آقای خاتمی این بود که میخواست به بسیجیان تودهنی بزند آقای احمدی نژاد خواست بسیج را در دولت حل کند و رفسنجانی اینکه ظاهروباطنش یکی نبود ونیست.مشکل از بسیج وتفکر بسیجی نیست مشکل از آقایان است.البته بنده نه بسیجی بوده ام و احتمالا نه خواهم بود چون نمی توانم و نمی خواهم اینقدر مظلوم باشم.....
احتمالا واضحا باید می بوده که منظور من
فرمایش گهربار احمدی نژاد است که کردان را مظهر
تفکر بسیجی معرفی کرده.

بسیج یه موقع لشکر مخلص خدا بود..
اما الان من واقعا شک دارم باشه.
نشسته ام در انتظار این غبار بی سوار ...
همیشه وبلاگتون رو می خونم ولی معمولا نظر نمی ذارم. اما اینبار یاد اون پستی افتادم که از صحبت هاتون توی اتوبوس با اون پیرمرد و پیرزن فرانسوی گفته بودین و سوالشون درباره ی احمدی نژاد و چیزی که اون موقع تو ذهنتون گذشته بود درباره ی درکش از مشکلات...
خیلی مشتاقم که بدونم هنوز هم همون نظرها رو دارین یا نه...
من اتفاقا نظرم همونه..با هیچ کس عقد اخوت نبسته ام
هر جا درست بدونم میگم. غلط هم باشه میگم.
این چند ماهه واقعا یک سری حرکات غیر قابل توجیه دیدم
که به نظرم نشونه ی پیدایش انحرافه.
امیدوارم این گونه انحراف ها که در اکثر آدم ها
حتی افراد با ایمان هست توسعه پیدا نکنه .
من هم مثل شما اصلا از این اتفاقات اخیر خوشحال نیستم ، و کاملا هم طرفدار دفاع از کارای مثبت و انتقاد از کارای غلط - بدون توجه به خود اشخاص- هستم.
و قبول دارم که هر آدم با ایمانی هم ممکنه دچار انحراف بشه. هرچند این انحراف ها از طرف اینجور آدمها معمولا دیگه  تکرار نمی شن.ولی من اون امیدی که شما دارین رو ندارم. وقتی یه شخصی کار غلطی رو انجام می ده ، از اشتباهاتش کاملا علنی دفاع می کنه و مرتبا هم این کارها رو تکرارمی کنه ، در حالیکه صاحب یکی از مهمترین موقعیتهای همون بدنه ی مدیریتی که گفتین هست.سخت بشه از آدمهای منتخبش هم انتظار بهتر کردن اوضاع رو داشت.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی