دل آرام



بایگانی

۳۰ مطلب در مرداد ۱۳۸۷ ثبت شده است

چهارشنبه, ۳۰ مرداد ۱۳۸۷، ۱۲:۳۰ ق.ظ

و عسی ان تکرهوا شیئا و یجعل الله فیه خیرا کثیرا ...

۱. الحمدلله...

۲. حنای دنیا دیگر برایم رنگی ندارد . نه عشوه هایش
دلم را می برد و نه ناراحتی ها یقه ی احساسم را می چسبد..
مثل یک داستان جذاب و هیجان انگیز.

حالا درست احساس کودکی را دارم که دارد خوب به
قصه های شبانه ی مادرش گوش می کند..
نمی داند که دل به خواب بسپرد یا
به صدای دل انگیز و نوازشگر مادر
و داستانی که پر از فراز و نشیب است .
پر از غصه و شادی ... اینقدر زیبا تعریف می کند
که انگار زندگی ات بوده است..

۳. همیشه جمع بوَد خاطری که غمگین است..


تشنه ی یک صحبت طولانی ام...

۴ نظر ۳۰ مرداد ۸۷ ، ۰۰:۳۰

سه شنبه, ۲۹ مرداد ۱۳۸۷، ۱۲:۳۰ ق.ظ

من آن روزی که چون شبنم
عزیز این چمن بودم
تو ای باد سحرگاهی
کجا در بوستان بودی...؟

۸ نظر ۲۹ مرداد ۸۷ ، ۰۰:۳۰

دوشنبه, ۲۸ مرداد ۱۳۸۷، ۱۲:۳۰ ق.ظ

« در من چه وعده هاست
در من چه هجر هاست
در من چه دست ها به دعا مانده
روز و شب
این ها چه می شود؟
باور نمی کنم که عشق
نهان می شود به گور
بی آنکه سرکشد گل عصیانی اش به خاک
باور نمی کنم که دل
روزی نمی تپد..
نفرین بر این دروغ..

این ذره ذره گرمی خاموش وار ما
یک روز بی گمان

سر میزند ز جایی و خورشید می شود
..
تا دوست داری ام
تا دوست دارمت... »



۱. علامه موجود خارق العاده ای بوده است.
از آن ها که معادلات بیشتری را از زندگی فهمیده.
جایی می گوید :

انسان چون هست و نمی تواند که نباشد
معنی نیستی را نمی فهمد..
و نمی تواند که بفهمد..

۲. روزگار خیلی حسود است
این ریخت و پاش و همهمه و غوغا
و دل شکستگی و آزار را می بیند ،
باز هم چشم به
آن خرده دل خوشی های مانده دارد..

۳. به نظر من آدمی که دشمن نداشته باشد
هیچ دوستی هم نداشته.

۳ نظر ۲۸ مرداد ۸۷ ، ۰۰:۳۰

يكشنبه, ۲۷ مرداد ۱۳۸۷، ۱۲:۳۰ ق.ظ

اللهم عجل لولیک الفرج...

و العافیه و النصر
و جعلنا من خیر انصاره و اعوانه
و المستشهدین بین یدیه
..



پ.ن :« در شگفتم که سلام ، آغاز هر دیدار است
ولی در نماز پایان.
شاید این به آن معناست که
پایان نماز ، آغاز دیدار است..»

 شریعتی

۱ نظر ۲۷ مرداد ۸۷ ، ۰۰:۳۰

جمعه, ۲۵ مرداد ۱۳۸۷، ۱۲:۳۰ ق.ظ

گر تو خواهی که یکی را سخن تلخ بگویی..
سخن تلخ نباشد
چو برآید به زبانت..

سعدی 



If you are not too long, I will wait here for you all my life


Oscar Wilde

۲ نظر ۲۵ مرداد ۸۷ ، ۰۰:۳۰

پنجشنبه, ۲۴ مرداد ۱۳۸۷، ۱۲:۳۰ ق.ظ


رب اوزعنی ان اشکر نعمتک التی
انعمت علیّ و علی والدیّ
و ان اعمل صالحا ترضـه
و اصلح لی فی ذریتی
انی تبت الیک
و انی من المسلمین..

۲ نظر ۲۴ مرداد ۸۷ ، ۰۰:۳۰

چهارشنبه, ۲۳ مرداد ۱۳۸۷، ۱۲:۳۰ ق.ظ

نام بلبل ز هواداری عشق است بلند..

۱. این پوستین خلق حکما چیز مهمی بوده است که
سعدی علیه الرحمه در گلستان چنین گفته :

تو نیز اگر بخفتی .. به از آنکه
در «پوستین خلق» افتی!

پ.ن : این روایت از همه بامزه تر بود..

۲.  توی زندگی لحظه هایی هست که هیچ وقت یادم آدم نمی ره..
بقیه لحظه ها چون شوخیه ، فراموش میشه.

من اون شب آخر رو هیچ یادم نمی ره..
هیچ ..
هر قدر هم که سنگ شده باشم
هر زمانی - حتی در اوج غفلت- یاد اون شب می افتم
تمام اطرافم رو فراموش می کنم..تمامش رو.

همینه که همون روز اول توی فرانسه روی یه تکه کاغذ
نوشتم که :
در غربت مرگ بیم تنهایی نیست
یاران عزیز . آن طرف بیشترند..

و گذاشتم جلوی چشمم . که اگه خدای نکرده یه روزی یادم رفت
که همین نزدیکی ها . دفترچه ی کوچک من هم بسته میشه
با نهیبی سرشار از امید . یادم بیاره..
آدم خدا از مرگ نباید بترسه..
آدمی که از مرگ میترسه . آدم خدا نیست..

یکی هم اون اس ام اس اولی بود که تا مبایلم رو روشن کردم
فرستاده بود برام..

همون روز زیر همون بیت نوشتم :

دل نبندند عزیزان جهان در وطنی
که به یوسف ندهند
وقت سفر
پیرهنی!

۳. المنة لله که در میکده ،
-با وجود تمام تلاش هایی که از ازل صورت گرفته
و اقداماتی پیشگیرانه و مهندسی انجام شده-

هنوز که هنوز است . باز است!

۰ نظر ۲۳ مرداد ۸۷ ، ۰۰:۳۰

سه شنبه, ۲۲ مرداد ۱۳۸۷، ۱۲:۳۰ ق.ظ
داشتم امروز به بچه ها می گفتم :
من هیچ ربطی به کوروش و اون کتیبه ی باحالش ندارم.
...
دختر یزدگرد سوم رو هم از مسلمون ها با فرهنگ تر نمی دونم!
و هیچ منشوری هم جز بر مبنای حقوق اسلامی برای بشر قائل نیستم!

مشکل مردم ما ، نظام و دولت و اینها نیست.
مشکل مردم ما خودشون هستن.
ما به نحو عجیبی از هم متنفریم...
و به طور معجزه آسایی می تونیم تقصیر ها رو گردن یکی دیگه بندازیم.

اصلا به من چه که حافظ در شعرهایش پارسی را پاس نداشته
یا شاملو که عطار را -پشه زاهد- و فردوسی را -سواد نگرفته- می دانسته و
با اعتماد به نفس کامل اشعار حافظ را به طرز فاحشی اشتباه می خوانده..

ما آدم هایی شده ایم ذاتا اهل توجیه..
هر ایرادی هست از بقیه است!!!


پ.ن : به آخرین نفری که یه بار دیگه بگه « یه تکه کاغذ پاره»
یه جایزه ی نفیس اهدا میشه!

پ.ن : من هر چی بشم. نوکر ملت نمی شم!

این سزای آدمیه که موفقیت رو بیشتر از حقیقت دوست داره..
۶ نظر ۲۲ مرداد ۸۷ ، ۰۰:۳۰

دوشنبه, ۲۱ مرداد ۱۳۸۷، ۱۲:۳۰ ق.ظ

پدربزرگم قصه که می خواست بگه . همیشه یک بیت از گلستان
رو به عنوان مطلع می آورد که :

جهان ای برادر نماند به کس

دل اندر جهان آفرین بند و بس ...

۸ نظر ۲۱ مرداد ۸۷ ، ۰۰:۳۰

يكشنبه, ۲۰ مرداد ۱۳۸۷، ۱۲:۳۰ ق.ظ

سر به دیوار غمت می گذارد دل ...




۱. اهل قرص خوردن نیستم..البته به شما ربطی نداره
خود حضرت عزرائیل واقف هستن به موضوع..

۲. بهترین راه سرگرم کردن خیلی ها
گوش کردن به حرف های آنهاست!

-یه آدم معروف-

۳. آلبر کامو می گوید :
من وقتی دستم به هیچ کاری نمی رود
به دموکراسی فکر می کنم !

۴. سرم درد می کند..
اما دلم نمی خواهد اوقات خودم را تلخ کنم
با این درد سر های همیشگی.

روزگار آدم عجیبی است
هیچ وقت نمی شود دستش را خواند
یعنی اگر هزار بار هم زخمت زده باشد
و با تمام وجود حس کنی که دیگر
جایی برای درد جدید نداری..
روزگار نشانت می دهد.

مشکل خیلی ها این است که می خواهند
مشکلات را حل کنند.
مشکلات را باید بی خیال شد
نباید حل شان کرد
چون اگر بر فرض حل هم بشوند
وقت مرگشان .  بچه ای
با استعداد تر از خودشان به دنیا می آورند!

۵. به دوستی می گفتم .. فکر کنم توی
ایران فقط داره به شمع ها خوش می گذره!

۲ نظر ۲۰ مرداد ۸۷ ، ۰۰:۳۰