دل آرام



بایگانی

Unknown

پنجشنبه, ۱۳ فروردين ۱۳۸۸، ۱۲:۳۰ ق.ظ

اگر آن صنم
ز ره ستم
پی کشتنم
بنهد قدم
لقد استقام بسیفه
فلقد رضیت بما رضی
..



خوب میدانم..آخرین فرصت است برای نفس های من.
واژه های لعنتی..در من مرده اند.

باید باز هم تو معجزه کنی..
مرده ای مثل من را
حتی پسر مریم هم نمی تواند
برگرداند به زندگی..

۸۸/۰۱/۱۳

نظرات (۳)

ترسانم از بدی خود ...
سلام

پائیزِ دیگری به وجودت اضافه شد .
تقویمِ خالی ات که به سمتِ بهار نیست
بس کن ! که جاده از نرسیدن کلافه شد !
در انـتـظارِ معـجـزه ای غــیـر ممکـنی
از تکـه های مانده ی احساسِ یخ زده
آن جنـگـلی که خانـه ی امنِ ترانه بود
نفـرین شد و هرآنچه که بوده ، ملخ زده !

پ.ن:از کدام پنجره می رسد بهار؟
- همان
که بسته ای...

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی