Unknown
شنبه, ۲۳ آبان ۱۳۸۸، ۱۲:۳۰ ق.ظ
غربت من در جهان از بهر توست
قربت خاصان درگاهت بده ..
اللهم فاقبل عذری..و ارحم شدت ضری و فکنی من شد وثاقی
یارب ارحم ضعف بدنی
و رقة جلدی
و دقة عظمی..
پ.ن : به لطف خدا ..به لطف خدا خیانت نمی کنم ..
۸۸/۰۸/۲۳
بایگانی
- اسفند ۱۳۹۰ (۲)
- بهمن ۱۳۹۰ (۵)
- دی ۱۳۹۰ (۷)
- آذر ۱۳۹۰ (۳)
- آبان ۱۳۹۰ (۷)
- مهر ۱۳۹۰ (۵)
- شهریور ۱۳۹۰ (۲)
- مرداد ۱۳۹۰ (۴)
- تیر ۱۳۹۰ (۲)
- خرداد ۱۳۹۰ (۳)
- ارديبهشت ۱۳۹۰ (۵)
- فروردين ۱۳۹۰ (۵)
- اسفند ۱۳۸۹ (۵)
- بهمن ۱۳۸۹ (۵)
- دی ۱۳۸۹ (۷)
- آذر ۱۳۸۹ (۵)
- آبان ۱۳۸۹ (۹)
- مهر ۱۳۸۹ (۶)
- شهریور ۱۳۸۹ (۸)
- مرداد ۱۳۸۹ (۱۰)
- تیر ۱۳۸۹ (۷)
- خرداد ۱۳۸۹ (۵)
- ارديبهشت ۱۳۸۹ (۱۱)
- فروردين ۱۳۸۹ (۱۲)
- اسفند ۱۳۸۸ (۱۴)
- بهمن ۱۳۸۸ (۱۲)
- دی ۱۳۸۸ (۱۳)
- آذر ۱۳۸۸ (۱۰)
- آبان ۱۳۸۸ (۱۸)
- مهر ۱۳۸۸ (۱۸)
- شهریور ۱۳۸۸ (۱۵)
- مرداد ۱۳۸۸ (۱۴)
- تیر ۱۳۸۸ (۱۷)
- خرداد ۱۳۸۸ (۱۷)
- ارديبهشت ۱۳۸۸ (۲۴)
- فروردين ۱۳۸۸ (۲۰)
- اسفند ۱۳۸۷ (۲۹)
- بهمن ۱۳۸۷ (۲۶)
- دی ۱۳۸۷ (۲۶)
- آذر ۱۳۸۷ (۲۶)
- آبان ۱۳۸۷ (۱۹)
- مهر ۱۳۸۷ (۱۷)
- شهریور ۱۳۸۷ (۱۴)
- مرداد ۱۳۸۷ (۳۰)
- تیر ۱۳۸۷ (۳۳)
- خرداد ۱۳۸۷ (۳۵)
- ارديبهشت ۱۳۸۷ (۱۹)
- فروردين ۱۳۸۷ (۲۳)
- اسفند ۱۳۸۶ (۱۷)
- بهمن ۱۳۸۶ (۱۸)
- دی ۱۳۸۶ (۱۰)
- آذر ۱۳۸۶ (۱۱)
- آبان ۱۳۸۶ (۱۹)
- مهر ۱۳۸۶ (۱۷)
- شهریور ۱۳۸۶ (۱۶)
- مرداد ۱۳۸۶ (۱۴)
- تیر ۱۳۸۶ (۲۰)
- خرداد ۱۳۸۶ (۲۲)
- ارديبهشت ۱۳۸۶ (۲۸)
- فروردين ۱۳۸۶ (۱۶)
- اسفند ۱۳۸۵ (۱۵)
- بهمن ۱۳۸۵ (۲۰)
- دی ۱۳۸۵ (۲۴)
- آذر ۱۳۸۵ (۲۴)
- آبان ۱۳۸۵ (۲۲)
- مهر ۱۳۸۵ (۲۶)
- شهریور ۱۳۸۵ (۱۳)
- تیر ۱۳۸۵ (۱۶)
- خرداد ۱۳۸۵ (۲۵)
- ارديبهشت ۱۳۸۵ (۳۰)
- فروردين ۱۳۸۵ (۲۷)
- اسفند ۱۳۸۴ (۲۱)
- بهمن ۱۳۸۴ (۲۷)
- دی ۱۳۸۴ (۳۷)
- آذر ۱۳۸۴ (۲۳)
- آبان ۱۳۸۴ (۲۹)
- مهر ۱۳۸۴ (۳۲)
- شهریور ۱۳۸۴ (۲۷)
- مرداد ۱۳۸۴ (۳۰)
- تیر ۱۳۸۴ (۵)
- خرداد ۱۳۸۴ (۱۲)
- ارديبهشت ۱۳۸۴ (۵۱)
- فروردين ۱۳۸۴ (۳۹)
- اسفند ۱۳۸۳ (۴۴)
- بهمن ۱۳۸۳ (۴۵)
- دی ۱۳۸۳ (۵۸)
- آذر ۱۳۸۳ (۵۴)
- آبان ۱۳۸۳ (۲۰)
به MB:
می‌کنی از VB ِ ناچیز یاد
می‌شود در دم دل از چشمات مات!
می‌زنی هرجا که می‌بینی‌ش نیش
می کنی مانند یاران فیش فیش
با سلاح گرم و با دستای سرد
می‌کنی در زنده‌گی ش تزریق ِ رنگ..
می‌کند قلبم چون لپ تاپ... تاپ تاپ
خلق را تزویرشان بر باد داد
هی نده با دسته ی کف گیر گیر
هستم از تفصیل این تفسیر سیر
...
ترسم از ترکان تیر انداز نیست
ترسم از MB است..از بیست / بیست!
می‌کنی از VB ِ ناچیز یاد
می‌شود در دم دل از چشمات مات!
می‌زنی هرجا که می‌بینی‌ش نیش
می کنی مانند یاران فیش فیش
با سلاح گرم و با دستای سرد
می‌کنی در زنده‌گی ش تزریق ِ رنگ..
می‌کند قلبم چون لپ تاپ... تاپ تاپ
خلق را تزویرشان بر باد داد
هی نده با دسته ی کف گیر گیر
هستم از تفصیل این تفسیر سیر
...
ترسم از ترکان تیر انداز نیست
ترسم از MB است..از بیست / بیست!
ندارم نسبتی با شعر و آهنگ
الا ای VB ِ خوش قلب و دلتنگ!
منم من عاشق زهد ریایی
رفیق بچه های لا ابالی
یه دستم دفتر و دست دگر جام
اگر جایی خلافی باشه اونجام!
بدون باده هم در جنب و جوشم
اگر خرقه نپوشم چی بپوشم؟
سلاح گرم من دست تو بوده
ولی از دست تو دستم ربوده
چرا گیر میدهی بر زهد بنده؟
که هر چی زاهد رنده بخنده!
حلالم کن اگر کردم گناهی
اگر چه میدونم در اشتباهی
الا ای VB ِ خوش قلب و دلتنگ!
منم من عاشق زهد ریایی
رفیق بچه های لا ابالی
یه دستم دفتر و دست دگر جام
اگر جایی خلافی باشه اونجام!
بدون باده هم در جنب و جوشم
اگر خرقه نپوشم چی بپوشم؟
سلاح گرم من دست تو بوده
ولی از دست تو دستم ربوده
چرا گیر میدهی بر زهد بنده؟
که هر چی زاهد رنده بخنده!
حلالم کن اگر کردم گناهی
اگر چه میدونم در اشتباهی
۲۴ آبان ۸۸ ، ۱۵:۳۲
حمیدرضا
حمیدرضا
هر لحظه درویش را قربت دهم بی‌چله‌ای
چشمه شکر جوشان کنم اندر دل تنگ نیی
چشمه شکر جوشان کنم اندر دل تنگ نیی
بعد هزار و اندی که سرزدم آنجا دیدم اسمتان توی فرند لیست نیست ؟!!
من فیس بوک نیستم دیگه..خودم رو پاک کردم.
خودتون و پاک کردید٬یادتون و چی کار می کنید؟
؛)
؛)
به به! چشمم روشن!
http://alef.ir/1388/content/view/57156/
"به لطف خدا ..به لطف خدا خیانت نمیکنم.."
این جمله خیلی ذهنمو مشغول میکنه ..هر وقت میخونمش.
این جمله خیلی ذهنمو مشغول میکنه ..هر وقت میخونمش.
چی بگه آدم ..
در این شب سیاهم گم گشت راه مقصود
از گوشه ای برون آ ای کوکب هدایت
در این شب سیاهم گم گشت راه مقصود
از گوشه ای برون آ ای کوکب هدایت
جز خدا هیچ کس ازش خبر نداره..