دل آرام



بایگانی

Unknown

سه شنبه, ۲۷ بهمن ۱۳۸۸، ۱۲:۳۰ ق.ظ

گر راهزن تو باشی صد کاروان توان زد ..



هر کلمه ای از نور را که خواندم
پیش چشمم ظاهر شد ..
دیدمش ..گریستم ش.
دنیای من دنیای اسم هایی است
که آرزو دارد با دیدنشان تمام شود..
اسم هایی که بی دلیل انگار
بر من نازل شدند..
مثل آیه های باران..

الحمدلله علی طول اناته فی غضبه
و هو القادر علی ما یرید ..

الحمدلله علی حلمه بعد علمه ..

۸۸/۱۱/۲۷

نظرات (۹)

ای که انگشت نمایی به کرم در همه شهر

وه که در کار غریبانت عجب اهمالی ست..

ان الذین آمنوا و عملوا الصالحات سیجعل لهم الرحمن ودا...
.
بالاخره فهمیدی جواد ؟ .. انگار همه دستم را خوانده اند..
دستت رو شده محمد...
.
خیلی سعی کردی به ما بفهمونی؟ :)
به vb:

هر وقت میرم به وبلاگ عالیجناب  و می بینم نظراتش بسته است
نفسم بند میاد ...همینو می خواستین؟!..

بزارید همه نفس بکشند نه فقط خودتون...
جمله ی آخری خواهش می کنم ش  جا افتاد
باسمک یاالله!

سلام!

به دل نشست...اساسی!

خوش به حال دل ‌ٍ آرامتان...

لینک شدید بزرگوار!

یاعلی/.
ای بابا ببخشید!

لینک وبلاگ اشتباه شد!

خودتون تصحیح کنید! [خجالت]
تو باشی و مرا غم ببرد ...

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی