دل آرام



بایگانی

Unknown

سه شنبه, ۸ فروردين ۱۳۸۵، ۱۲:۳۰ ق.ظ

گاه بعضی کلمات همانقدر که حقیقت دارند ،
تلخ و تکان دهنده اند...
وقتی می گفت:
-من فرصتم زیاد نیست...
تمام بدنم می لرزید.
جهان و تمام حوادث و انسانها دور سرم می چرخید.

...والعصر!...ان الانسان لفی خسر!
ببین چگونه غافل و گمراه شده ام!
چگونه در کوران ظاهری دنیا غرق شده ام!
چطور برای جلب تحسین دیگران زندگی ام را تباه کرده ام!

آنچه ما کردیم با خود ، هیچ  نابینا نکرد
در میان خانه گم کردیم صاحب خانه را

۸۵/۰۱/۰۸

نظرات (۳)

من چیزی برای گفتن ندارم!
محمد جان سلام
پس چرا پست بالا نظر نداره؟
چشم

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی