دل آرام



بایگانی

Unknown

شنبه, ۲۵ شهریور ۱۳۸۵، ۰۱:۳۰ ق.ظ

یه آسمون شرجی ، یه بغض بی اراده...

 

از انگلیس به بلژیک !!!
سر از دهات های سرسبز درآوردیم!

خیلی بد گذشت...
تمام هفته را مسافرت آموزشی! بودیم.

اینجا فقط شب هایش قشنگ است
وقتی می فهمی هیچ کس جز خدا
صدایت را نمی شنود...
گریه های قدیمی هم اینجا شرجی شده اند
اما دلم شاد است...
خیلی شاد..گاهی احساس می کنم
اینجا خدا خیلی بیشتر مراقبم است...
دردش بیشتر است و لذتش هم...


می گفت : مبادا به بهانه ی بهشت
از بهشت آفرین غافل شویم...

۸۵/۰۶/۲۵

نظرات (۷)

دیدن دوباره این وبلاگ

تو خیال کن که مزه مزه کردن عسل است

که نه

از آن هم شیرین تر است

مهم این است که تو باشی با آن افکار قشنگ

جایش چه اهمیت دارد ایران باشد و تهران

یا

فرانسه باشد و پاریس

مهم این است که تو باشی با آن افکار قشنگ !


برقرار باشی و پایدار
.
.
.

گفتگو بماند به مجالی ، که اندکی از این همه شوق بودنت کاسته شده باشد
محمد انگلیس هم بودی؟
پس چرا بوق نزدی بیام ؟

سلام هومن
نه بابا اومدم از دست انگلیس فرار کنم
به این روز افتادم...

اینجا هنوز نت ندارم
حوصله ی اینکه برم توی سایت منتظر ملت
وایسم رو هم...
اما
تلاش می کنم روزی یکبار آپدیت کنم!

هومن صادق اومد پیشت
به زودی میگم باهات تماس بگیره
احتمال ۹۰درصد از ژانویه شروع میکنه دکتری.

هوالله.
شب آرام و قرار ِ بی قراران
به شبُ شور و نوایی دارم؛ ای دوست!
بیا جاری کن این شطّ سَحَر را
شب ِ حیرت فَزایی دارم... ای دوست!
.
.
.
محمد دکترا رو اینجا شروع میکنه؟
خیلی خوب میشه که
خوشحال میشم ببینمش

قربانت

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی