دل آرام



بایگانی

Unknown

يكشنبه, ۲۶ فروردين ۱۳۸۶، ۰۱:۳۰ ق.ظ

هر چند بهار هم حرف تازه ای ندارد
هر چه باشد با این همه نسیم گاه و بیگاه
چشمانت را گرم می کند برای ورزش صبحگاهی!

به -سید- حسودی ام می شود!
و اینکه قدرت این را ندارم که چندان عاشقانه
برایت بنویسم ...
ساده و محکم!
به روایت کبود بازوانت!...

« اما مادرم
بشارت جبرئیل را در لبخندش پیچید
و آسمان را مثل قدحی نیلگون
روی سر دودمانم گرفت...

ما گذشتم
و زشتی ها را زخمی از پوزخند زدیم...»



پ.ن : نمی دانم بعضی چرا اینجوری اند
بعضی تظاهر به اعتماد به نفس ها عین حماقت است.
یادم می آید پرویز شهریاری که احتمالا نیمی از نویسندگان کتب ریاضی
روسی آن دنیا با چنگال منتظرش هستند! در یه برنامه تلویزیونی بعد از اینکه
فرمودند : زندگی ریاضی است و باید دوستی ها را جمع کنیم و نمی دانم
شادی ها را چه کنیم و غیره ... گفتند : من اگر به چهل سال پیش بازمیگشتم
دقیقا همین مسیری را می رفتم که آمده بودم!

من دقیق فکر می کنم اگر به چهل سال نه...به چهار سال پیش
بر می گشتم کاملا مسیر متفاوتی را انتخاب می کردم!
شاید همین اصل برای چهار ماه پیش هم صادق باشد...نمی دانم!

پ.ن : اینجا اول به کار کسی کار نداشتم...تکه های دوستان را هم
با همان پوزخندی که ذکرش آمد به زیر سبیل می آوردیم
اما الان تقریبا وضع جوری شده است که
هر کس به طریقی دوست دارد دل ما را بشکند که متاسفانه
مجالش نیست!

پ.ن :‌ به دوستمون گفتم : خواهرم! چرا به شماها با این همه
یال و کوپال علمی و اینها میگن : Baby ؟؟!

پ.ن : اسکی روی یخ درست مثل زندگی میمونه!
اگه یه لحظه تمرکزت به هم بخوره زمین میخوری
اما اگه کاملا تمرکزت به هم بخوره
هیچ اتفاقی نمی افته!

پ.ن‌ : زحمتی میکشم از مردم نادان...که مپرس!
 

۸۶/۰۱/۲۶

نظرات (۱۹)

اسکی روی یخ چه حالی داره ها :دی
آخیش محمد بالاخره یه پست کامنتِبل گذاشتی!!
.
بعضی وقتا که (به قول مجید سوزوکی!!) از دست آدمای اونجا شیکاری:دی
پستایی که مذاری دل غشه می اره:دی
.
اون دسته از اعتماد به نفسایی که عین حماقته تو اینجا هم زیاد دیده میشه...
از استادای دانشکده که بگذریم!!
همین برو بچ شبه روشنفکر(کوته فکر!) غرب زده(کپک زده!!)...
.
تکه های دوستانم زیر سبیل بیار بعد با دل شکسته و قلبی مطمئن اثر وضعی تیکه های خودشون رو به زیر گوششون بنواز..
که به قول سید این ساز شکسته اش خوش آهنگ تر است:دی
.
تو اسکی روی یخ یه نکته ی مهم رو جا انداختی که بدین وسیله اصلاح میکنم(با اجازه):
اسکی روی یخ درست مثل زندگی میمونه!
اگه یه لحظه تمرکزت به هم بخوره و کسی نباشه دستت رو بگیره(!!!!!!!!) زمین میخوری:دی
(البته منظوری نداشتما... خودت که میدونی:دی)

به قول سعید قاسمی
برادر هدفو ببین ....
.
محمد ما هم اینجا از این زحمتا زیاد میکشیم.... خیلی زیاد
ولی چند وقته که حس خوبی دارم از این زحمتایی که رو دوشمه!
به قول این جوانان عاشورایی گروه آرین!!!!:
مثه حس قشنگ دل سپردن:دی
.
راستی یادت نره جواب دوستمونو(همون خواهر دینیمون!!) بذاری اینجا
.
چند نفرم  تماس گرفتن گفتن فیروزه  بواسحاقی کیه!؟:دی
به قول شاعر :

طعم پرتقالی ترا
جرعه جرعه می‌کشم
و گلویم از تلألؤ صدای تو
تابناک می‌شود.

...
:دی

دلم تنگ نشده ولی با اینها چه کنم؟ ...بوی ممد و خستگی بعد از پاتیناژش..بوی IFP و استادهایی که خیلی با رفیق های ما رفیق بودن!...بوی خوابگاه و حتی گلوریا...از همه بگذریم بوی اتاق MB وقتی رفت ایران یه چیز دیگه بوووود...۵شنبه عسلویه بعد از خدا یادت هستیم. (چرا بعد از خدا؟ رج ک--> هواپیما های وزارت نفت!)
حسین حتما چک کن هواپیماتون ماهان باشه
با خاله ساها نری ها...

ثانیا من زنگ زدم بهت بر نداشتی.
ثالثا

دایره ی لغت فارسی ات خیلی محدوده :دی
آخه من نامه ی خداحافظیت را با یکی دیگه مقایسه کردم
دیدم انگار کپی کردی :دی
خیلی بی فرهنگی :دی
hahaha
mohamad,in naameie khodaafezish ro kheili khoob oomadi!
rosvaash kardi moond!
هر چند من سپیدم، اما سیاه رو
فرق است بین تو که کلاغی و من که قو

فرق است بین تو که پر از قارقاری و
من که سراسر آتش حرفم ولی مگو!
به قول مولوی :

به گرد دل همی​گردی چه خواهی کرد می دانم
چه خواهی کرد دل را خون و رخ را زرد می دانم

یکی بازی برآوردی که رخت دل همه بردی
چه خواهی بعد از این بازی دگر آورد می دانم

به حق اشک گرم من به حق آه سرد من
که گرمم پرس چون بینی که گرم از سرد می دانم

مرا دل سوزد و سینه
تو را دامن «ولی فرق است...»
که سوز از سوز و دود از دود و درد از درد می دانم!!!
http://www.babolboy.blogsky.com/ به این وب هم بیا.

بهار حرف تازه نداره آدم حرف تازه داره که نداشته باشه باید شک کرد.مگه زندگی همیشه زمستونه که بشه اسکی کرد یه روز برف ها آب می شن.
سلام محمد جان عزیز. من به خاطر تو فارسی یاد گرفت. تو چرا نیامد دیگر پاتیناژ؟ تو کس دیگر پیدا کرد؟ من قول داد دیگر تمرکزت وسط اسکی ( به قول تو life ) را بهم نزد... بیا! اگر تو نیامد من اسکی به  یک مهندس پولدار یاد داد. تازه ماشینش هم یک بزرگ پژو است.او برای من پاریس می کند کارش را به زو:دی
به میبینم که هلن خانم داره آمار رو مبریزه رو دایره محمد جون :دی
(خیلی با حال بود....دست مبتکرش درد نکنه ! )
سلام حسین جان

واقعا باور کردم! :دی
آخه دایره ی لغت فارسی تون الان دیگه در یه حده!

ثانیا
من بهش گفته بودم فارسی یاد نگیر
اگر چه زبون شیرین و جالبیه
اما نه به درد دنیات می خوره نه آخرتت
مثل بقیه ی شیرینی جات!

ثالثا
نذار کلاس پاسکال و پیرهن پسته ای و اینا رو توضیح بدم
که ....
:دی

رابعا
ما که نه دست کسی رو گرفتیم
که بلند بشه نه برای بلند شدن دست کسی رو گرفتیم!
-ادامه ندم! :دی-
نه هومن جان باور نکن!
ما اهل این حرفا نیستیم

از علی بپرس اخلاص عمل! :دی
baba to dige ki hasti?.vaghean tikehat kheili sangine.vaghean be on khanom hamchin chizi ro gofti.agar gofti ke hatman to ayande ye chizi mishi.khodai kheili rok hasti.
امشب این فایل صوتی وبلاگتون بد جوری چسبید! ..۱۰ بار ۲۰ بار..۲۰۰ بار....
مال چه قسمتیه؟
به یگانه :

رفتم ایران داشتم داخل فایل های قدیمی می گشتم
دیدمش...
نمی دونم مال کجا و چه قسمتیه...

به حامد :
من اصلا از این کامنتا خوشم نمی آد!
من هیچی نبودم
هیچی هم نیستم
هیچی هم نمیشم!
هیچی هم نمیخوام بشم!
سلام

این شعری که از مولوی نوشتین یه بیت داره که می گه :
به دل گویم که چون مردان صبوری کن ...
یه بیت دیگش هم میگه :
دلا چون گرد برخیزی زهر بادی ...
مصرع های دوم این ابیات رو می دونین؟
آخه شجریان اینو می خونه ولی من هرچی تلاش کردم نتونستم دقیقا بفمم چی میگه(قابل تشخیص نبود)!!!


به دل گویم که چون مردان صبوری کن دلم گوید
نه مردم نی زن ار از غم ز زن تا مرد می دانم

دلا چون گرد برخیزی ز هر بادی نمی​گفتی
که از مردی برآوردن ز دریا گرد می دانم...
سخت با این پ.ن آخری موافقم :دی.
راستی بلا این بار خیلی دلم می خواد عکستو وقتی داری با اسکی می افتی ببینم ;)

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی