دل آرام



بایگانی

دانستن حق مردم است.....!

يكشنبه, ۲۹ آذر ۱۳۸۳، ۱۲:۳۰ ق.ظ
«مجموعه ی خاطرات جنیفر لوپز»
«دست نوشته های شکیرا»
«فرهنگ اصطلاحات جوانان»
«روزهای زندگی من..»
و....

فرجام اصلاحات

===> و اذا قیل لهم لا تفسدوا فی الارض قالوا  انما نحن مصلحون.

و روزگار چه تلخ و مرگبار تکرار میشود..و مردم همان کلوخ های پرت و پلای سابق با لباس فاخر روشنفکری..مدعیان دروغین دین و ریاکاران با قلب های مریض..شاید بهترین گواه بر آن کلام علی است..آنکه انگار برای همیشه ی تاریخ مظلوم است...
وقتی وصف آدمها را با کلام فصیحش میشنوم..تنم میلرزد..و در قلبم اندوه عمیقی خانه میکند..
انگار اصلاح طلبان انجیر های گندیده برای همه ی فصل ها هستند..

(آنان گمراه و گمراه کننده اند...خطا کار و به خطاکاری تشویق کنندهاند..به رنگ های گوناگون
در می آیند و از ترفند های مختلف بهره می جویند..در هر کمینگاهی به شکار شما می نشینند
قلب هایشان بیمار، ظاهرشان آراسته است و در پنهانی راه میروند  و از بیراهه ها حرکت میکنند..
وصفشان دارو،گفتارشان درمان، اما کردارشان دردی است بی درمان..بر رفاه و آسایش مردم حسد میورزند و بر بلا و گرفتاری آنان می افزایند..
اگر چیزی بخواهند اصرار میورزند و اگر منع شوند پرده دری میکنند...
آنان برابر هر حقی باطلی و برابر هر دلیلی شبهه ای می آورند و برای هر زنده ای قاتلی و برای هر دری کلیدی میسازند..
با اظهار یاس می خواهند به مطامع خویش برسند..و بازار خود را گرم سازند و کالای خود را بفروشند،سخن می گویند اما به اشتباه و تردید می اندازند..وصف میکنند اما فریب میدهند و دروغ میگویند...
در آغاز راه را آسان و سپس در تنگناها به بن بست میکشانند..آنها یاوران شیطانند و زبانه های
سوزناک آتش جهنم)

و چقدر روزگار ما شبیه است..

(ای مردم!
خداوند شما را رحمت کند....بدانید که همانا شما در روزگاری هستید که گوینده ی حق اندک و زبان از راستگویی عاجز و حق طلبان بی ارزشند.
مردم گرفتار گناه و به سازشکاری هم داستانند..
جوانانشان بداخلاق پیر مردانشان گنهکار، عالمانشان دورو و نزدیکانشان متظاهر و سود جویند
ای مردم!
گویا به خیانت اتفاق دارید
و در رفتار ریاکارانه گیاهان روییده از سرگین را می مانید و در دوستی عمیق با آرزوهای بی ارزش به وحدت رسیده اید)


۸۳/۰۹/۲۹

نظرات (۲)

به نظرتون آدم اول به یه گروه سیاسی وابسته میشه بعد طرفدارش میشه یا برعکس؟؟منظورم منافع شخصیه!
۲۹ آذر ۸۳ ، ۱۲:۱۹ محمد بازارگان
چیزهایی که من نوشتم ربطی به این نداشت.
اما در مقام پاسخ به شما..
صریح و بی پرده می گویم..شان و منزلت خود را بیشتر از آن
میدانم که در پی منافع شخصی باشم..من از دنیای پست شما هیچ چیز نمی خواهم الا دل و روح آرام..که آرامش را جز در انجام وظیفه الهی نمی دانم..
ثانیا اگر به قول شما در پی منفعت طلبی باشم هیچ وقت آن را در حمایت از گروه خاصی نمی دانم..چون اصولا خودم را بالاتر
از این حرفها میدانم که کسی را حمایت کنم تا زندگیم بگذرد!
ثالثا
آدمهای امثال شما زندگی روزمره ی شان از عیب جویی از دیگران است...نان حرف مفت خودشان را میخورند...
وقتی از قرآن برایشان می نویسند حرف از منافع شخصی میزنند..همه ی اشتباهات خودشان را با توجیه های احمقانه
و دلیل های مزخرف به خیال خود پوشش میدهند..
حرص دنیا چندان به طمعشان انداخته که دروغ را مثل نقل و نبات پخش میکنند..شایعه میسازند.تهمت میزند..
تا آنجا که من دیدم
همگی آدمهای حرف مفت زن و فوق العاده بی عرضه اند..
این مطالب دیگر برای بقال سر کوچه ی ما هم واضح شده...

فکر میکنم کسی که این ها را میداند و باز سر عقل نمی آید بیشتر در فکر منافع شخصی است..

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی